جواب سوالات درس هفدهم 17 فارسی ششم

جواب فعالیت های درس هفدهم فارسی ششم (شامل کارگاه متن پژوهی، درک و دریافت، معانی واژه ها)

جواب سوالات درس هفدهم 17 فارسی ششم

نام درس :  فارسی  | موضوع : گام به گام | نویسنده : نمره یار

منتشر شده در نمره یار  | پایه و رشته :  ششم

جواب فعالیت های درس هفدهم فارسی ششم – همانطور که می دانید فارسی ششم از جمله مهم ترین دروس پایه ششم ابتدایی می باشد. ما نیز طبق اهمیت فارسی می خواهیم جواب درس به درس فارسی ششم ابتدایی را منتشر کنیم که می توانید در ادامه همین مطلب بصورت مستقیم مشاهده نمایید. جواب سوالات درس 17 فارسی ششم شامل جواب سوالات و فعالیت های صفحات 108 (درک مطلب) و صفحه 113 درس 17 فارسی ششم ابتدایی می باشد. این فایل شامل پاسخ تمامی فعالیت ها و گارگاه های متن پژوهی فارسی ششم می باشد که تقدیم شما دانش آموزان ششمی خواهد شد.

همچنین در کنار جواب فعالیت های درس 17 فارسی ششم می خواهیم گام به گام و جزوات سایر دروس را منتشر کرده که می توانید در ادامه همین مطلب به لینک بخش مربوطه مراجعه نمایید.

جواب سوالات درس هفدهم 17 فارسی ششم

☑ [پاسخ فعالیت فارسی ششم درس هفدهم ] – تهیه شده در نمره یار | Nomreyar.com ☑

درک مطلب | گوش کن و بگو | پرسش ها | درک و دریافت

معنی درس 17 فارسی ششم

چنان خواندم که چون بزرگ‌مهر حکیم، برادران را وصیت کرد که «در کتب خوانده ام که آخرالزمان پیغامبری خواهد آمد، نام او محمّد مصطفی (ص) اگر روزگار یابم، نخست کسی من باشم که بدو گروم. شما هم فرزندان خود را چنین وصیت کران خودش توصیه کردد که «در کتاب‌ها خوانده‌ام که در آخر زمان پیامبری خواهد آمد که نام او محمِد مصطفی (ص) است اگر در آن زمان زنده باشم اولین کسی خواهم بود که به او ایمان می‌آورد، شما هم به فرزندان خودتان این تو صیه را بکنید تا به بهشت بروید.»

حکما و علما نزدیک وی آمدند و می‌گفتند که مارا از علم خویش بهره دادی و هیچ چیز دریغ نداشتی تا دانا شدیم، ستاره‌ی روشن ما بودی که مارا راه راست نمودی ما را یادگاری ده از علم خویش.
جواب: عالمان و دانشمندان نزد او می‌آمدند و به او می‌گفتند: که ما را زا علم و دانش خودت بهره مند کردی و هیچ و چیزی را برای ما کم نگذاشتی تا ما آگاه شدیم، برای ما مانند ستاره‌ی روشنی بودی که راه درست را به ما نشان می‌داد، به ما از دانش خود یادگاری بده.

گفت: وصیت کنم شما را که خدای، عزوجل به یگانگی شناسید و وی را اطاعت دارید و بدانید که کردار زشت و نیکوی شما می‌بیند و آنچه در دل دارید، می‌داند و زندگانی شما به فرمان اوست.
جواب: گفت: به شما سفارش می‌کنم که خداوند عزیز و بزرگوار را یگانه بدانید و از دستورات او پیروی کنید و بدانید که کارهای خوب و بد شما را می‌بیند و هرچه در دل و فکر خود داشته باشید می‌داند و زندگی شما در دست اوست.

نیکویی گویید و نیکوکاری کنید که خدای، عزوجل، که شما را آفرید برای نیکی آفرید و زینهار تا بدی نکنید و از بدان دور باشید که بد کننده را زندگانی، کوتاه باشد و پارسا باشید و چشم و گوش و دست از حرام و مال مردمان، دور دارید.
جواب: سخن خوب بگویید و کار های نیکو انجام دهید زیرا خدای عزیز و بزرگوار شما را برای انجام خوبی‌ها آفریده و هوشیار باشید که بدی نکنید و از آدمهای بد نیز دوری کنید، زیرا کسی که در زندگی بدی می‌کند عمر درازی نخواهد داشت و پرهیز گار باشید و چشم و گوش دست خود را از کار های حرام و مال مردم دور نگه دارید.

راست گفتن، پیشه گیرید که روی را روشن دارد و مردمان، راست گویان را دوست دارند و راست گوی هلاک نشود و از دروغ گفتن دور باشید که دروغ زن، ارچه گواهی راست دهد، نپذیرند.

جواب: راست گو باشید که راست گویی باعث نورانی شدن چهره می‌شود و مردم هم انسان راست گو را دوست دارند و انسان راست گو از یاد ها نخواهد رفت و از دروغگویان دوری کنید زیرا دروغ اگر راست هم بگویید کسی حرف او را قبول نمی‌کند.نید تا بهشت یابید».
جواب: در جایی خوانده ام که بزرگ مهر حکیم به براد

و مردمان را عیب مکنید که هیچ کس بی عیب نیست. هرکه از عیب خود نابینا شد، نادان تر مردم باشد.

و خوی نیک، بزرگ تر عطاهای خدای است عزوجل. و از خوی بد دور باشید که بندگران است بر دل بر پای. همیشه بد خو در رنج بزرگ باشد و مردمان از وی به رنج و نیکو خوی در هر دو جهان ستوده است و هر که از شما به زاد بزرگ تر باشد، وی را بزرگ تر دارید و حرمت او نگاه دارید.
جواب: و عیب جویی مردم را نکنید که هیچ کسی نیست که بدون عیب باشد؛ هرکسی که عیب خود را نمی‌بیند از همه نادان تر است. اخلاق خوب بزرگترین بخشش خداوند عزیر و بزرگوار است. از اخلاق بد دوری کنید که مانند زنجیر سنگینی است که بر دل و یا پای انسان بسته شده باشد، انسان بد اخلاق همیشه هم خود را رنج می‌دهد و هم دیگران را. انسان خوش اخلاق در هر دو جهان مورد ستایش است. هر که از نظر سن و سال در میان شما بزرگ تر است به او ارزش به دهید و احترامش را نگه دارید.


درک مطلب صفحه 108 فارسی ششم

1- منظور از جمله‌ی «راست‌گوی هلاک نشود» چیست؟
جواب: انسان راستگو به هلاکت نمی‌رسد و از نابودی در امان است.

2- چرا نیکوخوی درهر دو جهان، ستوده است؟
جواب: چون در این جهان همه‌ی مردم انسان خوش اخلاق را دوست دارند و به او احترام می‌گذارند و در جهان آخرت هم خدا به انسان خوش اخلاق پاداش می‌دهد.

3- با توجّه به متن درس، منظور از «ستاره‌ی روشن» چه کسی است؟
جواب: حکیم بزرگمهر

4- منظور از جمله‌ی «هر که از شما به زاد بزر گ‌تر باشد، وی را بزر گتر دارید» چیست؟
جواب: هر کسی که سنش بیشتر باشد او را بزرگ تر بدانید و به او احترام بگذارید.


دانش زبانی 

1- به کلمه‌های زیر دقّت کنید.

(زشت، نیکو)        (راستگو، دروغگو)     (خوی نیک، خوی بد)

این کلمات، مخالف یکدیگر هستند. آوردن دو کلمه با معنی متضاد، موجب زیبایی و لطافت سخن می‌شود. تضاد باعث تلاش بیشتر ذهن می‌شود و درک مفاهیم را ساده‌تر می‌کند؛ مانند:

الف) گدای نیک انجام، بهِ از پادشاه بد فرجام. (سعدی)

کلمات «نیک انجام» و «بد فرجام» مخالف یکدیگرند.

ب) هرچه زود برآید، دیر نپاید. (سعدی)

2- به جمله‌های زیر، توجّه کنید.

برادران را وصیت کرد.

وصیت کنم شما را.

در گذشته، گاهی از کلمه‌ی «را» در معنای «به» استفاده شده است.


درک و دریافت صفحه 113 فارسی ششم

1- به نظر شما چرا، شیخ مکت بخانه ابتدا از آموزش دادن به ممنون خودداری می‌کرد؟
جواب: چون ممنون ادعای دانستن داشت و فکر میکرد همه چیز را می‌داند.

2- به نظر شما زیباترین بخش این داستان،کدام قسمت است؛ چرا؟

جواب: به نظر من بخشی که شیخ از کوزه‌ی خودش در کوزه‌ی ممنون آب ریخت تا آب لبریز شد زیباترین بخش این داستان بود. زیرا ممنون فهمید که باید خالی شود تا پر شود.

جوابِ دیگر:

به نظر من بخش پایانی که شیخ به شاگردان گفت غیبت ممنون را نکنیم چون او به ما درس خوبی داد زیباترین بخش این داستان بود. زیرا متوجه شدیم که هرجا می‌تواند برای ما مکتب باشد و باید از هر اتفاقی درس بگیریم.

3- نظر بچّه‌ها در مورد «ممنون» چه بود؟
جواب: بخشی که شیخ کوزه‌ی آب را خود را به ممنون داد و با کوزه‌ی دیگر در آن آب ریخت و وقتی که پر شد آب سرازیر شد؛ چون راه زندگی ممنون را عوض کرد و او فهمید که باید خالی باشد تا پرشود.

4- اگر می‌خواستید نام جدیدی برای داستان انتخاب کنید، نام آن را چه می‌گذاشتید؟
جواب: ۱- کوزه‌ی خالی ۲- کوزه‌ی دل ۳- مکتب خانه‌ی گنجشکان


 کارگاه درس پژوهی 

1- یکی دیگر از شعرهای پروین اعتصامی را که به صورت مناظره سروده شده است انتخاب کنید و در گروه بخوانید (بهترین شعر گروه را انتخاب کنید و به کلاس ارائه دهید).

در این بخش از ساینس هاب برای پاسخ به سوال فوق، شعری از پروین اعتصامی تقدیم شما می‌کنم که مناظره ای است بین سیر و پیاز:

سـیـر، یک روز طعنه زد به پیاز کـه تـو مـسـکـیـن چقدر بد بوئی

گـفـت، از عیبِ خویش بی‌خبری زان ره از خَـلـق، عـیب میجوئی

گــفــتــن از زشــت‌روئـیِ دگـران نـــشـــود بـــاعــث نــکــوروئــی

تـو گـمـان مـیـکنی که شاخ گلی بــصــف ســرو و لــالـه مـیـروئـی

یـا کـه هـمـبـوی مـشـک تـاتـاری یـــا ز ازهـــار بـــاغ مـــیــنــوئــی

خـویـشتن، بی سبب بزرگ مکن تـو هـم از سـاکـنـان ایـن کـوئـی

ره مـا، گـر کـج اسـت و نـاهـمـوار تـو خـود، این ره چگونه میپوئی

در خود، آن به که نیکتر نگری اول، آن بـه کـه عیب خود گوئی

ما زبونیم و شوخ جامه و پست تــو چــرا شــوخ تـن نـمـیـشـوئـی

2- در مورد شخصیت بزرگمهر تحقیق کنید و شرح حال یا داستانی از زندگی او را در کلاس بخوانید.

بُزرگمهر بُخْتَگان که با عنوان بزرگمهر حکیم از او یاد می‌شود، در قرن 6 میلادی زندگی می‌کرده است. وی در شهر مرو خراسان به دنیا آمد و نام پدرش بُختَگ بود. او رئیس مشاوران ویژه‌ی دربار و پاسبان شخصی شاه خسرو انوشیروان و رئیس دربار بوده ‌است.

بُزرگمهر بُخْتَگان نخستین حکیم تاریخ کشورمان است و در ادبیات پارسی به عنوان معیار و نمونه‌ای از وزیران با تدبیر با ویژگی‌هایی سنجیده شناخته می‌شود. لقبِ بزرگمهر، وزیر خردمند نوشین‌روان بوده است. علاوه بر این بزرگمهر با صفاتی همچون دانشمند، قهرمان ملی، دانای رمز و رازهای سربه‌مُهر، سببِ شرمساری حکومت‌های هند و روم در برابر ایران، دانا به دانش‌های پزشکی و ستاره‌شناسی شناخته می‌شود. از دیگر ابعاد شخصیتی بزرگمهر، می‌توان به مهارتِ پیشگویی و دانایی به رازهای نهان اشاره کرد.

از بزرگمهر جملات حکیمانه‌ی بسیاری برجای مانده است که همگی نشانه‌ی خرد و اندیشه‌ی فراوان اوست.


معنی لغات درس آوای گنجشکان فارسی ششم

تشکچه : زیرانداز کوچک

غوغا : داد و فریاد

لطف : نرمی، نیکویی

طبع : ذات، خُلق و خوی، طبیعت

کوبه‌ : وسیله‌ای فلزّی که بر روی در خانه‌ها قرار داشت و برای آگاه کردن ساکنین خانه کوبیده می‌شد.

خُلق : خوی و منش

فلک : چوبی که در آن ریسمان کوتاهی بسته شده و پاهای فرد خطاکار را به آن می‌بستند و با چوب یا تازیانه می‌زدند.

پرُگویی : پرحرف، وِرّاج

محفل : جمع، مجلس


کلمات هم خانواده درس ۱۷ فارسی ششم

  • وصیّت: وصایا، وصیّ، توصیه
  • کتب: کتاب، مکتب، کتیبه
  • حکما: حکیم، حکمت، حاکم
  • علما: علم، عالم، معلّم، علیم
  • اطاعت: مطیع، مطاع
  • هلاک:مَهلَکه، مُهلِک، هلاکت
  • عیب:عیوب، معیوب
  • حرمت:حریم، احترام، محترم
  • لطف: الطاف، لطیف، لطایف
  • طبع: مطبوع، طبیعی، طبیعت
  • خُلق: اخلاق، خُلقیات
  • محفل: محافل

کلمات متضاد درس هفدهم فارسی ششم

اطاعت ≠ نافرمانی

پارسا ≠ بی تقوا، بدنهاد

هلاک ≠ هستی، حیات

دروغ زن ≠ راستگو، صادق

گواهی ≠ تکذیب

عطا ≠ گرفتن

گران ≠ سبک، ارزان

ستوده ≠ نکوهیده

حرمت ≠ تحقیر، توهین

روشن ≠ خاموش

پُرگو ≠ ساکت،  کم‌حرف

نعمت ≠ نقمت، عذاب

لبخند ≠ ترشرویی، اخم

آغاز ≠ پایان

لینک مربوطه : لینک مربوطه : جواب سوالات درس پانزدهم 16 فارسی ششم | جواب سوالات درس پانزدهم 15 فارسی ششممعنی شعر های فارسی ششم (تمامی درس ها)