جواب درس 4 عربی پایه هشتم
نام درس : عربی | موضوع : گام به گام | نویسنده : نمره یار
منتشر شده در نمره یار | پایه و رشته : هشتم
فهرست محتوای مقاله
گام به گام درس 4 عربی هشتم – در یکی دیگر از پست های آموزشی پایه هشتم، می خواهیم گام به گام درس 4 عربی هشتم را منتشر کنیم که می توانید در ادامه همین مطلب گام به گام درس چهارم عربی هشتم به همراه آموزش این درس را دریافت کنید. این مطلب بصورت جامع تمامی درس 4 عربی هشتم را شامل شده و به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بصورت کامل بر روی درس چهارم عربی هشتم مسلط شوید.
ترجمه متن درس 4 عربی هشتم
- 1. ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
- 2. اسب کوچکی با مادرش در روستایی بود.
- 3. مادر اسب به فرزندش (پسرش) گفت:
- 4. ما همراه با انسان (آدمی) زندگی میکنیم و به او خدمت میکنیم.
- 5. بنابراین از تو میخواهم این کیف را به روستای همسایه (مجاور) ببری.
- 6. او كيف را میبرد و به روستای مجاور میرود.
- 7. در راه رودخانهای را میبیند.
- 8. اسب میترسد و ازگاو مادهای که در کنار رودخانه ایستاده است میپرسد:
- 9. آیا میتوانم رد بشوم؟ (آیا قادر به عبور کردن هستم؟)
- 10. گاو ماده میگوید: بله، رودخانه عمیق نیست.
- 11. سنجاب سخنشان (سخن آن دو) را میشنود و میگوید:
- 12. خیر، ای اسب کوچک، تو در آب غرق خواهی شد. این رودخانه بسیار عمیق است، باید برگردی (بر تو لازم است برگردی) آیا میفهمی؟
- 13. فرزند اسب سخن بین دو حیوان را میشنود و با خودش میگوید: ای خدای من! چه کار کنم؟
- 14. پس به پیش مادرش بر میگردد و دنبال راه حل میگردد.
- 15. مادر از او میپرسد: برای چه برگشتی؟
- 16. اسب داستان را توضیح میدهد و مادر سخنش را میشنود. مادر از فرزندش میپرسد:
- 17. نظر تو چیست؟ آیا میتوانی عبوری کنی؟ یا نه؟ چه کسی راست میگوید؟ و چه کسی دروغ میگوید؟
- 18. اسب کوچک به سؤالش پاسخ نداد. ولى او بعد از دو دقیقه گفت:
- 19. گاو ماده راست میگوید و همچنین سنجاب راست میگوید گاو بزرگ است و سنجاب کوچک. هر یک از آنان نظرش را میگوید. موضوع را فهمیدم.
- 20. اسب کوچک سخن مادرش را میفهمد و به رودخانه میرود و گاو و سنجاب را درحال بحث (مشغول به جر و بحث) میبیند.
- 21. گاو: من راست میگویم و تو دروغ میگویی.
- 22. سنجاب: من راست میگویم و تو دروغ میگویی.
- 23. اسب از آن رودخانه عبور به آسانی میکند.
- 24. سپس بر میگردد و بخاطر تجربه جدید خوشحال میشود.
جواب تمرین درس چهارم عربی هشتم – صفحه 51
آموزش قواعد درس چهارم عربی هشتم – صفحه 52
جواب ترجمه کنید صفحه 53
1. أَنتَ تَجلِسُ عَلَی الْأَرضِ وَ والِدَتُكَ تَجلِسُ عَلَی الْکُرسيِّ
تو می نشینی بر روی زمین و مادرت می نشیند بر روی صندلی
2. أُختی تَقولُ لی: «؟ یا أَخی، أَ أَنتَ تَقولُ الْحَقَّ؟»
خواهرم به من می گوید: ای برادرم آیا تو حق را می گویی
جواب تمرین 1 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 53
1. طَلَبَتْ أُمُّ الْفَرَسِ مِنْ وَلَدِها حَمْلَ حَقیبَةٍ مَملوءَةٍ بِالذَّهَبِ . نادرست ❌
معنی : مادر اسب از فرزندش حمل کردن کیف پر از طلا را خواست.
2. قالَتْ أُمُّ الْفَرَسِ : «اَلبَقَرَةُ کَبيرَةٌ وَ السِّنْجابُ صَغيرٌ» نادرست ❌
معنی : مادر اسب گفت: گاو بزرگ است و سنجاب کوچک.
3. قالَت الْبَقَرَةُ لِلْفَرَسِ : «أَنتَ تَغْرَقُ فِي النَّهْرِ» نادرست ❌
معنی : گاو به اسب گفت: تو در رود غرق می شوی.
4. اَلسِّنجابُ وَ الْبَقَرَةُ صادِقانِ في کَلامِهِما. درست ✔
معنی : سنجاب و گاو در حرفشان صادق بودند.
5. عَبَرَ الْفَرَسُ النَّهرَ بِسُهولَةٍ درست ✔
معنی : اسب از رود به آسانی عبور کرد
جواب تمرین 2 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 54
جواب تمرین 3 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 55
1. وَ مَن یشَْکُر فإِنََّما يشَْکُرُ لِنَفْسِهِ
فعل های مضارع : یشَْکُر (فعل مضارع ضمیرش هو)
معنی : کسی که شکر می کند پس قطعا به خودش شکر می کند.
2. أَ أَنتَ تَجْمَعُ الَْخْشابَ أَمْ أُخْتُكَ تَجْمَعُ؟
فعل های مضارع : (تَجْمَعُ فعل مضارع ضمیرش انتَ)
معنی : آیا تو چوب ها را جمع می کنی یا خواهرت جمع می کند؟
3. جَدّي ما طَلَبَ مِنّا مُساعَدَةً وَ جَدَّتي تَطْلُبُ الْمُساعَدَةَ.
فعل های مضارع : تَطْلُبُ (فعل مضارع ضمیرش هی)
معنی : پدر بزرگم از ما کمکی نخواست و مادر بزرگم کمک می خواهد.
4. والِدُنا يَعْمَلُ فِي الْمَصْنَعِ وَ والِدَتُنا تَعْمَلُ فِي الْمَکْتَبَةِ.
فعل مضارع : يَعْمَلُ (فعل مضارع ضمیرش هو) – تَعْمَلُ (فعل مضارع ضمیرش هی)
معنی : پدرمان در کارخانه کار می کند و مادرمان در کتابخانه کار می کند.
جواب تمرین 4 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 55
عربی | فارسی |
ما قدََرْتَ | نتوانستی |
سَيسَْألَُ | خواهد پرسید |
سَوفَ نفَْتحَُ | باز خواهیم کرد |
تَطْرُقُ | می کوبد |
سَأَفهَمُ | خواهم فهمید |
نَشَْربُ | می نوشیم |
جواب تمرین 5 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 56
1. هَلْ ……………………… ذٰلِكَ الْمُدَرِّسَ يا أَخي؟ جواب : تَعرِفُ (می شناسی)
معنی : آیا آن معلم را می شناسی ای برادرم؟
2. أَ أَنتِ ……………………… إِلَی الْمُختَبَرِ وَحْدَكِ يا أُختي؟ جواب : تَذهَبينَ (می روی)
معنی : آیا تو به تنهایی به آزمایشگاه می روی ای خواهرم؟
3. نَحْنُ ……………………… إلِیَ الْبسُتانِ قَبْلَ ثَلاثَةِ أيَّامٍ. جواب : ذَهَبْنا (رفتیم)
معنی : ما سه روز پیش به باغ رفتیم.
4. أَنَا سَوْفَ ……………………… إِلیٰ بِلادي فِي الْأُسبوعِ الْقادِمِ. جواب : أرَجِْع (برمی گردم)
معنی : من هفته آینده به کشورم (سرزمینم)برمی گردم.
5. اَلْعاقِلُ ……………………… إلِیَ اليْسَارِ وَ الیْمَینِ ثمَُّ يعَْبُرُ الشّارِعَ. جواب : يَنْظُرُ (نگاه می کند)
معنی : عاقل به چپ و راست نگاه می کند،سپس از خیابان عبور می کند.
جواب تمرین 6 درس چهارم عربی هشتم – صفحه 56
1. أَينَ بَيتُكَ؟ (مذکر) | أَينَ بَيتُكِ؟ (مونث) | فی نهایة هذا الشارع معنی : در انتهای این خیابان |
2. ماذا في يَدِكَ؟ (مذکر) | ماذا في يَدِكِ؟ (مونث) | القلم معنی : خودکار |
3. کمَ صَفّا في مَدرَسَتِكَ؟ (مذکر) | کَم صَفّاً في مَدرَسَتِكِ؟ (مونث) | ثمانیة معنی : هشت |
4. أ تعَْرِفُ مُديرَ المَْدرَسَةِ؟ (مذکر) | أَ تَعْرِفينَ مُديرةَ الْمَدرَسَةِ؟ (مونث) | نَعم،آَعرفُ معنی : بله می شناسم |
5. هَل أنَتَ فِي الْمَکتبََةِ؟ (مذکر) | هَل أَنتِ فِي الْمَکتَبَةِ؟ (مونث) | لا،أَنا فی المدرسة معنی : نه من در مدرسه ام |
ترجمه کَنْزُ الْحِکْمَةِ (گنج حکمت) درس 4 عربی هشتم
1. لا خَيرَ في قَولْ إِلٍّا مَعَ الْفِعْلِ .
معنی : در گفتار هیچ خیری نیست،مگر با عمل باشد.
2. اَلسُّکوتُ ذَهَبٌ وَ الْکَلامُ فِضَّةٌ .
معنی : سکوت طلاست و سخن نقره است.
3. اکْثَرُ خَطايَا ابْنِ آدَمَ في لِسانِهِ.
معنی : بیشتر گناهان آدمیزاد در زبانش است.
4. اَلْکَلامُ کَالدَّواءِ. قَليلُهُ يَنْفَعُ وَ کَثيرُهُ قاتِلٌ.
معنی : صحبت کردن مثل داروست. مقدار کم آن سود می رساند و زیاد آن کشنده است.
5. غَضَبُ الْجاهِلِ في قَولِهِ وَ غَضَبُ الْعاقِلِ في فِعْلِهِ.
معنی : خشم نادان در گفتارش و خشم عاقل در کارش(رفتارش) است.
ترجمه مکالمه درس 4 عربی هشتم
اَلزّائِرُ الْإیرانیُّ | اَلزّائِرُ الْعِراقیُّ |
أَ أَنتَ تَعرِفُ مَتیٰ نَصِلُ إلیٰ کَربَلاء؟ معنی : آیا تو می دانی کی به کربلا می رسیم؟ | نَعَم؛ بَعدَ ساعَهٍ. أَ أَنتَ جِئتَ مِن إیران؟ معنی : بله؛ یک ساعت بعد. آیا تو از ایران آمدی؟ |
نَعَم؛ أنا مِن إیران. معنی : بله؛ من اهل ایران هستم(من ایرانی هستم) | وَ مِن أَیِّ مَدینَهٍ؟ معنی : و اهل کدام شهری؟ |
مِن مَدینَهِ قُم. أَ أَنتَ جِئتَ إلیٰ إیران أیضاً؟ معنی : اهل شهر قم. آیا تو نیز به ایران آمدی؟ | نَعَم؛ جِئتُ مَرَّتَینِ إلیٰ إیران وَ شاهَدْتُ الْمُدُنَ الْمُقَدَّسَهَ. معنی : بله؛ دوبار به ایران آمدم و شهرهای مقدس را دیدم. |
کَیفَ کانَتْ سَفرَتُکُم إلیٰ إیران؟ معنی : سفرتان به ایران چطور بود؟ | کانَتْ طَیِّبَهً؛ لِأَنَّ الشَّعْبَ الْإیرانیَّ شَعبٌ مِضیافٌ. معنی : خوب بود. زیرا ملّت ایران (ایرانی) ملّت مهمان دوستی است. |
وَ کَذٰلِکَ الشَّعْبُ الْعِراقیُّ شَعبٌ مِضیافٌ. معنی : و ملّت عراق(عراقی)هم همینطور، ملّت مهمان دوستی است | اَلْحَمدُ لِلّٰهِ. أ تَذهَبُ إلیٰ کَربَلاء؟ معنی : خدا را شکر. آیا به کربلا می روی؟ |
نَعَم؛ أنا أَمْشی مِنَ النَّجَفِ إلیٰ کَربَلاء. معنی : بله؛ من از نجف به کربلا پیاده می روم. | أنتَ ضَیفُناَ الْعَزیزُ فی مَوکِبِ الْإمامِ الرِّضا (ع) حَتّی تَرجِعَ. معنی : تو مهمان عزیز ما در ایستگاه خدمات رسانی امام رضا (ع) هستی تا برگردی. |
طوبیٰ لِلشَّعبِ الْعِراقیِّ لِهٰذِهِ الضّیافَهِ! معنی : خوش به حال ملّت عراق به خاطر این مهمانی. | نَحنُ فی خِدمَهِ الْمُحِبّینَ لِأَهلِ الْبَیتِ. معنی : ما در خدمت دوستداران اهل بیت هستیم. |
ترافیک سایت نمره یار بصورت نیم بها محاسبه خواهد شد.
در صورت نارضایتی مولف این اثر، این مطلب فورا از وبسایت حذف خواهد شد.
با ارسال نظر به بهبود محتوای سایت کمک می کنید. لطفا نظر خود را بیان کنید. لینک کوتاه : https://nmyr.ir/o6hce