جواب درس 7 عربی پایه هشتم
نام درس : عربی | موضوع : گام به گام | نویسنده : نمره یار
منتشر شده در نمره یار | پایه و رشته : هشتم
فهرست محتوای مقاله
گام به گام درس 7 عربی هشتم – در یکی دیگر از پست های آموزشی پایه هشتم، می خواهیم گام به گام درس 7 عربی هشتم را منتشر کنیم که می توانید در ادامه همین مطلب گام به گام درس هفتم عربی هشتم به همراه آموزش این درس را دریافت کنید. این مطلب بصورت جامع تمامی درس 7 عربی هشتم را شامل شده و به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید بصورت کامل بر روی درس هفتم عربی هشتم مسلط شوید.
ترجمه متن درس 7 عربی هشتم
- 1. زمین خداوند وسیع است.
- 2. گروهی از آهوها در جنگلی میان کوهها رودخانهها بودند.
- 3. در روزی از روزها پنج گرگ به آهوها حمله کردند. و…
- 4. آهوی اولی: پروردگارم، چه کار کنیم؟
- 5. آهوی دومی: نمیتوانیم دفاع کنیم.(قادر به دفاع نیستیم).
- 6. آهوی کوچک با خودش گفت:
- 7. راه حل چیست؟ باید فکر کنم. موفق خواهم شد.
- 8. آهوی کوچک گنجشکی را مشاهده کرد. پس از او پرسید:
- 9. آیا پشت آن کوهها جهان دیگری است؟
- 10. گنجشک جواب داد: نه.
- 11. آهوی کوچک نا امید نشد پس کبوتری دید و از او پرسید:
- 12. ای مادر دو جوجه:
- 13. آیا پشت آن کوهها جهانی دیگر غیر از جهان ما هست؟
- 14. از او همان جواب را شنید.
- 15. آهو هدهدی را دید و از او پرسید:
- 16. آیا پشت کوهها جهانی غیر از جهان ما هست؟
- 17. هدهد جواب داد: بله.
- 18. پس آهو از کوه بلند بالا رفت و به بالای آن رسید پس جنگل وسیعی را دید، سپس برگشت. و به پدرآهوها گفت:
- 19. آیا میدانید پشت کوهها جهان دیگری است؟
- 20. و به مادران آهوها گفت:
- 21. آیا میدانید پشت کوهها جهان دیگری است؟
- 22. پس آهوی اولی با ناراحتی (خشم) گفت:
- 23. چگونه این سخن را میگویی؟
- 24. و آهو دومی گفت:
- 25. مثل اینکه تو دیوانه هستی!
- 26. و آهو سومی گفت:
- 27. او دروغ میگوید.
- 28. و آهو چهارمی گفت: تو دروغ میگویی.
- 29. رئیس آهوها سخنشان را قطع کرد و گفت:
- 30. او راستگو است و دروغ نمیگوید. هنگامی که کوچک بودم؛ پرندهای عاقل به من گفت:
- 31. پشت کوهها جهان دیگری است. و آن را به رئيسمان گفتم ولی اوسخن من را نپذیرفت و خندید.
- 32. همانطور که میدانید من صلاح (خوبی) شما را میخواهم پس باید مهاجرت کنیم.
- 33. همگی از کوه بالا رفتند وجهان جدیدی را یافتند و بسیار خوشحال شدند.
جواب ترجمه های درس 7 عربی هشتم – صفحه 90
جواب ترجمه های درس 7 عربی هشتم – صفحه 91
جواب ترجمه های درس 7 عربی هشتم – صفحه 92
جواب تمرین 1 درس هفتم عربی هشتم – صفحه 93
1. اَلغَزالَةُ الصَّغيرَةُ شاهَدَتْ خَلْفَ الْجَبَلِ بُيوتَ الْفَلّحينَ . جواب نادرست ❌
معنی : آهوی کوچک پشت کوه ها خانه های کشاورزان را دید.
2. قَبِلَ رَئيسُ الْغِزلانِ کَلامَ الْغَزالَةِ الصَّغيرَةِ . جواب درست ✔
معنی : رئیس اهو ها سخن آهوی کوچک را پذیرفت.
3. اَلْغَزالَةُ الصَّغيرَةُ قالَتْ :«عَلَيَّ بِالتَّفَکُّرِ» جواب درست ✔
معنی : آهوی کوچک گفت: من باید فکر کنم.
4. سَأَلَتِ الْغَزالَةُ الْهُدهُدَ أوَّلَ مَرَّةٍ . جواب نادرست ❌
معنی : آهو بار اول از هدهد پرسید.
5. کانَ عَدَدُ الذِّئابِ خَمْسَةً . جواب درست ✔
معنی : تعداد گرگ ها پنج تا بود.
جواب تمرین 2 درس هفتم عربی هشتم – صفحه 93
1. «لَّکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَهٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ»
معنی : برای شما در آن میوه های زیادی است و از آن ها می خورید.
2. قالوا مَنْ فَعَلَ هٰذا بِآلِهَتِنا
معنی : گفتند چه کسی با خدایان ما این چنین کرده است.
3. «إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً»
معنی : همانا ما آن را، قرآنی عربی قرار دادیم.
4. «وَلَا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا»
معنی : و پروردگار تو به کسی ستم نمی کند.
جواب تمرین 3 درس هفتم عربی هشتم – صفحه 94
1. أَنتَ تَعْرِفُ اللُّغَةَ الْعَرَبيَّةَ جَيِّداً وَ أُخْتُكَ لا تَعْرِفُها مِثْلَكَ.
معنی : تو زبان عربی را به خوبی می دانی و خواهرت آن را مانند تو نمی داند.
2. زَميلُكَ لَبِسَ مَلابِسَ خَريفيَّةً؛ فَلِماذا أَنتَ لا تَلْبَسُ؟
معنی : هم شاگردی تو لباس های پاییزی پوشید. پس تو چرا نمی پوشی؟
3. أَنتِ شَعَرْتِ بِالْحُزْنِ أَمسِ وَ تَشعُرينَ بِالْفَرَحِ الْيَوم.
معنی : تو دیروز احساس ناراحتی کردی و امروز احساس خوشحالی می کنید.
4. أنَا أَشعُرُ بِالصُّداعِ؛ سَأَذهَبُ إلَی الْمُستَوصَفِ.
معنی : من احساس سردرد می کنم. به درمانگاه خواهم رفت.
جواب تمرین 4 درس هفتم عربی هشتم – صفحه 94
ضَحِکْتُ | خنديدم | أضَْحَكُ | می خندم |
قَذَفْتِ | انداختی | تَقْذِفينَ | می اندازی |
تَقْطَعُ | می برَُد | لا تقَْطعَُ | نمی بُرَد |
تلَبْسَونَ | می یپوشيد | لبَِسْتمُ | پوشیدید |
تقَبْلَانِ | می پذيريد | لاتقَبْلَانِ | نمی پذیرید |
تَنْصُُر | ياری می کنی | لا تَنصُُْر | یاری نمی کنی |
قَرُبَ | نزديک شد | يَقْرُبُ | نزدیک می شود |
مَلَکْنا | فرمانروايی کردیم | نَمْلِكُ | فرمانروایی می کنیم |
غَسَلْتُنَّ | شستيد | سَتَغْسِلْنَ | خواهید شست |
يفَْهمَُ | می فهمد | سوف يفَْهمَُ | خواهد فهمید |
ترجمه کَنْزُ الْحِکْمَةِ (گنج حکمت) درس 7 عربی هشتم
إِنَّ الْحَسَدَ یَأْکُلُ الْحَسَناتِ کَما تَأْکُلُ النّارُ الْحَطَبَ. (رَسولُ الله)
معنی : همانا حسادت خوبی ها را می خورد همان طورکه آتش هیزم را می خورد.
إِنَّ حَوائِجَ النّاسِ إِلَیْکُم نِعمَهٌ مِنَ اللهِ. (الْإمامُ عَلیٌ)
معنی : همانا نیازهای مردم به سوی شما نعمتی از سوی خداست.
اَلْأَمانهُ تَجلِبُ الِّرزقَ والْخیانَهُ تَجلَبُ الْفَقْر. (رَسولُ اللهِ)
معنی : امانتداری روزی می آورد و خیانت فقر می آورد.
إِنَّ اللهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الْجَمالَ. (رَسولُ اللهِ)
معنی : همانا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.
إِضاعَهُ الْفُرصَهِ غُصَّهٌ. (الْإمامُ عَلیٌ)
معنی : از دست دادن فرصت غصه و ناراحتی است
ترجمه مکالمه درس هفتم عربی هشتم
أيَن الْمُستَشفیٰ؟
بیمارستان کجاست؟
اَلَْاول | الثانی |
أَينَ مُسْتَشفَی الْمامِ الْحَسَنِ؟ معنی : بیمارستان امام حسن(ع) کجاست؟ | فی ذلِكَ الشّارِعِ. معنی : در آن خیابان |
وَ هَل هُناكَ صَيدَليَّةٌ قَريبَةٌ مِنَ الْمُستَشفیٰ؟ معنی : آیا انجا داروخانه ای نزدیک بیمارستان است. | نَعَم؛ اَلصَّيدَليَّةُ في نَفْسِ الْمُستَشفیٰ. معنی : بله؛ داروخانه در خود بیمارستان است. |
هَلِ الْمُستَشفیٰ بَعيدٌ؟ معنی : آیا بیمارستان دور است؟ | لا؛ قَريبٌ. بَعْدَ کيلومِترَينِ تَقريباً. معنی : خیر؛نزدیک است. دو کیلومتر بعد تقریباً |
صارَتْ عَلَيکُم زَحمَة. معنی : برایتان زحمت شد. | لا؛ لَيسَتْ زَحمَةً، بَلْ رَحمَةٌ. معنی : خیر؛زحمتی نیست، بلکه رحمت است. |
رَحِمَ اللّٰهُ والِدَيكَ! معنی : خداوند پدر و مادرت را بیامرزد. | وَ والِدَيكَ! معنی : و پدر و مادر تو را |
ترافیک سایت نمره یار بصورت نیم بها محاسبه خواهد شد.
در صورت نارضایتی مولف این اثر، این مطلب فورا از وبسایت حذف خواهد شد.
با ارسال نظر به بهبود محتوای سایت کمک می کنید. لطفا نظر خود را بیان کنید. لینک کوتاه : https://nmyr.ir/e8e85