در یکی دیگر از مطالب اموزشی نمره یار می خواهیم گام به گام درس 8 فارسی پنجم را منتشر کنیم که می توانید هم اکنون به معنی درس 8 دفاع از میهن دسترسی پیدا کنید
1- اریوبرزن در اولین حملهی اسکندر او و سپاهیانش را وادار به عقب نشینی کرد
درست 2- هنگام غروب اریوبرزن سپاه خود را تا بلندترین نقطه کوه پیش راند
نادرست در متن درس امده است: افتاب تازه تاریکی شب را کنار زده بود که به معنای اول صبح است3- اسکندر در حمله به ایران به هر شهری که میرسید ان را با خاک یکسان میکرد
درست
1- تاخت و تاز سهمگینی که از سوی باختر اغاز گشت چه بود دلیل ان را بیان کنید
پاسخ : اسکندر که مردی جنگجو و شهرتطلب بود از سرزمین مقدونیه با لشکری انبوه به سوی کشور ما هجوم اورد و میخواست که شکوه و عظمت و فرهنگ ایران را نابود کند
2- وقتی سپاهیان اسکندر وارد گذرگاه شدند اریوبرزن چه فرمانی به سربازانش داد
پاسخ : فرمان داد تا سربازانش سنگهای بزرگی را از بالای کوه به پایین غلتانند
3- دلیران سپاه ایران وقتی خود را در محاصره سپاه اسکندر دیدند چه کردند
پاسخ : انها نه تنها تسلیم نشدند بلکه چنان دلیرانه پیکار کردند که پس از دو هزار و سیصد سال هنوز خاطره ان در یادها باقی است
4- در متن درس نام پنج سردار شجاع امده دربارهی زندگی انها چه میدانید
5- نام کوچهها و خیابانهای محل زندگی شما یاداور چه کسانی است
پاسخ : یاد اور دلاوران و شهیدان وطن که هر یک بیانگر پایداری شجاعت و فداکاری فرزندان این مرز و بوم است
واژه اموزی
میهندوست: به کسی میگویند که میهن خود را دوست میدارد
انساندوست: به کسی میگویند که انسانها را دوست میدارد
هنر دوست: به کسی میگویند که هنر را دوست میدارد
حالا تو بگو:
ایراندوست: به کسی میگویند که ایران را دوست دارد
خدادوست: به کسی میگویند که خدا را دوست دارد
1- زادگاه ريیس علی کجاست
پاسخ: شهر بندری دلوار در استان بوشهر
2- چرا انگلیسی ها فکر می کردند فقط ريیس علی میتواند خواب ارام انها را اشفته کند
پاسخ: زیرا شجاع و دلیر بود از دشمن نمی ترسید
3- دورهی نوجوانی و جوانی ريیس علی چگونه گذشت
پاسخ: در مکتب خانه خواندن شاهنامه حافظ مثنوی و قران را اموخت او در کنار هم سن و سال های خود کارهایی مثل اسب سواری شنا و تیراندازی را یاد گرفت و دايم در سفر بود و بارها همراه پدرش به دیدار عالمان دین و مبارزان جنوب رفت
4- ایا ريیس علی به ادبیات علاقه مند بود چرا
پاسخ: بله چون استفاده از شاعار شاعران کلامش را برای دیگران شنیدنی تر و تاثیر گذار تر کرده بود
5- فرماندهی انگلیسی در نامهی خود چگونه ريیس علی را با فرماندهان انگلیسی مقایسه می کند
پاسخ: ريیس علی در مکتب طبیعت و در زیر خورشید تابناک و سوزان جنوب درس مردانگی و شهامت اموخته است ولی ما فرماندهان انگلیسی در دانشکده های عالی لندن جز کینه حرص استعمار و زور گویی چیز دیگری نیاموخته ایم
6- ایا افراد دیگری را میشناسید که همچون ريیس علی خواب دشمنان ایران را اشفته کردهاند در مورد زندگی انها تحقیق کنید
پاسخ: امیر کبیر میرزا کوچک خان جنگلی محمد مصدق بی بی مریم
واژه نامه درس 8 فارسی پنجم
استعمار: تسلط پیدا کردن کشوری قوی بر کشوری ضعیف
اقامت: در جایی ماندن به طور موقت یا به مدت طولانی
اوضاع: شرایط وضعیت
با خاک یکسان کرد: همه چیز را نابود کرد از بین برد
باختر: مغرب
برافراشته: بالا برده پرچمی که بالا برده شده باشد
بنیان نهاد: پایه گذاری کرد بنا کرد تاسیس کرد
بوم و بر: سرزمین اب و خاک
بوم: زادگاه سرزمین زیستگاه
به جان خرید: پذیرفت با جان و دل قبول کرد
به نومیدی گرایید: ناامید شد دل سرد شد پشیمان شد
بیباکانه: شجاعانه بدون بیم و هراس کاری کردن
بیحرمتی: بیاحترامی
بیرق: پرچم
پایداری: ایستادگی پافشاری مقاومت
پرشکوه: چشمگیر زیبا و باعظمت
تابناک: روشن و درخشنده
تخت جمشید: نام مکانی باستانی در اطراف شیراز
تفنگچی: انکه با تفنگ میجنگد یا نگهبانی میدهد
تنی چند: چند تن
جلال: عظمت و شکوه بزرگی بلندپایگی
چابک: به سرعت حرکت کننده تیزپا و سریع چالاک
چیرگی: برتری چیره شدن تسلط
حیرتاور: شگفت انگیز تعجب اور چیزی که باعث شگفتی شود
خیره کننده: جالب چیزی که زیبایی ان نگاهها را به سوی خود جلب میکند
درغلتاندن: به پایین غلتاندن بغلتانند: به طرف پایین رها کنند
دلاور: بیباک شجاع دلیر
دلوار: نام شهری بندری در بوشهر است
زرین: انچه از زر ساخته شده طلایی به رنگ زرد
ژنرال: شخصی که دارای درجهی عالی نظامی است
سایه افکندن: توجه کردن متوجه احوال کسی گردیدن کسی را در پناه خود اوردن
سرافرازی: سربلندی افتخار و شکوه
سکو: سطحی بلند در خانه و بعضی جاهای دیگر
سهمگین: ترس اور هراس انگیز خوفناک مهیب
شرجی: هوای گرم همراه با رطوبت بسیار
شهرت طلب: کسی که در پی شهرت و اوازه است
عاطفه: محبت مهربانی
غرق اندوه شد: بسیار غمگین شد
فرسخ: واحد اندازهگیری مسافت تقریبا معادل 6 کیلومتر
قابله: ماما
کدخدا: بزرگ و ريیس محله
گذرگاه: راه گذر محل عبور
گراییدن: رو اوردن پذیرفتن گرای: بپذیر
گلگون: سرخ رنگ به رنگ گل سرخ
گمرک: اداره سازمان یا جایی که مالیات کالاهای وارد شده به کشور یا کالاهای در حال خروج از کشور مشخص و گرفته میشود
گویی: انگار مثل اینکه
لنج: قایق بزرگ موتوری
ماکیان: مرغ خانگی
مانع شدن: جلوگیری کردن منع کردن
مباد: نباشد
متقیان: جمع متقی پرهیزکاران
محاصره: دور چیزی را گرفتن بر جایی یا کسی هجوم بردن
مقدونیه: نام شهری قدیمی در یونان که اسکندر در ان به دنیا امده بود
مکتب خانه: مکانی که در ان کودکان به شیوهی سنتی اموزش میدیدند
ناگوار: ناپسند ناشایست
نامی: محبوب و گرامی
ناو جنگی: کشتی دارای تجهیزات جنگی
نشست و برخاست: رفت و امد کردن
نقش بر زمین میکردند: به زمین میزدند از پا در میاوردند شکست میدادند
نواحی: ناحیهها منطقهها بخشها
هخامنشی: نام سلسلهای از پادشاهان ایرانی در روزگاران کهن
یال: موهای گردن شیر و اسب
یورش: حمله هجوم تاخت و تاز
مرتب سازی براساس