اطلاعات فایل گام به گام درس 8 فارسی ششم | معنی + حل تمرین
گام به گام درس 8 فارسی ششم - در یکی دیگر از مطالب اموزشی نمره یار می خواهیم گام به گام درس 8 فارسی ششم را منتشر کنیم که می توانید هم اکنون به معنی درس 8 دریاقلی دسترسی پیدا کنید
معنی شعر درس 8 فارسی ششم دریاقلی
دریاقلی رکاب بزن یا علی بگو
چشم انتظار همت تو دین و میهن است
معنی : دریا قلی رکاب بزن و با کمک گرفتن از حضرت علی ع مصممتر شو دین و میهن منتظر ارادهی قوی توست اگر سستی کنی دین و میهن ضربه خواهند دید
فردا اگر درنگ کنی کوچههای شهر
میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است
معنی : اگر مکث کنی و دیر برسی فردا کوچه های شهر میدان جنگ تن به تن فرد به فرد و تانک با تن تانک با فرد میشود
از راه اگر بمانی و روشن شود هوا
تکلیف شهر خاطرههای تو روشن است
معنی : اگر در راه توقف کنی و هوا روشن شود شهر خاطره های تو نابود میشود
دریاقلی به وسعت دریاست نام تو
تاریخ در تلفظ نام تو الکن است
معنی : دریاقلی نام تو به گستردگی و بزرگی دریاست نام تو انقدر بزرگ است که تاریخ هم هنگام گفتن نام تو زبانش لکنت دارد
1- منظور از مصراع چشم انتظار همت تو دین و میهن است چیست
پاسخ : دین و میهن منتظر ارادهی قوی توست اگر سستی کنی دین و میهن ضربه و صدمه خواهند دید2- به نظر شما میان کار ارش با دریاقلی چه شباهتی هست
پاسخ : هر دو نفر جان خود برای بیرون راندن دشمن از میهن فدا کردند3- چرا دریاقلی توانست چنان کار بزرگی انجام دهد
پاسخ : چون دریاقلی با دیدگاه وسیعی که داشت به جای فکر کردنن به نجات خود و خانوادهاش نجات میهن و وطن که خانه و مادر همهی ماست را انتخاب کرد4- اگر به جای دریاقلی بودید چگونه رزمندگان را از وجود دشمن اگاه میکردید
پاسخ : به نظر من دریا قلی بهترین تصمیم را گرفته است و من هم در ان شرایط همان کار را میکردم
1- به نظر شما چرا اسیران جنگی در دوران دفاع مقدس ازاده یا ازادگان نامیده شدهاند پاسخ :چون انها از بند اسارت دشمن ازاد شدهاند
2- در این متن به کدام یک از داستانهای قرانی اشاره شده است ارتباط ان را با این متن توضیح دهید
پاسخ : به داستان یوسف پیامبر اشاره دارد حضرت یوسف که سالها از پدر و خانهاش دور مانده بود عاقبت به لطف خداوند پدرش را دید و به زادگاهش بازگشت شهید تندگویان نیز که سالها اسیر رژیم بعثی عراق بود سرانجام پس از شهادت پیکر پاکش به وطن بازگشت و در خاک میهن جای گرفت
واژه نامه درس 8 فارسی ششم
اسرا: اسیران جمع اسیر
الکن: کسی که زبانش به هنگام صحبت گیر میکند
اوراق: اجزای چیزی پارهها جمع ورق
اوراقفروشی: مکانی که در ان پارههای اتومبیل یا وسایل دیگر فروخته میشود
بعثی: نیروهای ارتش عراق در زمان صدام
تحقق: به حقیقت پیوستن درست شدن
جانفشانی: فداکردن جان
جوامع: جامعهها جمع جامعه
جوانمردی: سخاوت بخشندگی
حاشیه: کناره
دژخیمان: دشمنان
ریشخند کردن: مسخره کردن
زینت: ارایش زیبایی زیور
ساعی: سعی کننده کوشا
غافل: بیخبر فراموشکار
غافلگیر کردن: بیخبر حمله کردن ناگهان بر کسی وارد شدن
غریب: نااشنا بیگانه
متدین: دیندار
محاصره: اطراف کسی یا جایی را احاطه کردن
مدافعان: جمع مدافع دفاعکنندگان
مدعی: ادعا کننده
ناگوار: سخت ناخوشایند غیرقابل تحمل
نفوذ: فرورفتن اثرکردن
همت: قصد اراده و عزم قوی
لینک مربوطه :
گام به گام درس 6 فارسی ششم
مرتب سازی براساس